تبسم جونی مامان تبسم جونی مامان ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

تبسم لبخند زندگیمون

چکاپ یکسالگی

1393/10/24 13:00
نویسنده : مامانی
8,139 بازدید
اشتراک گذاری

روز ششم دی ماه مستقیما بعد از تولد سارینای عزیز به خاطر سرماخوردگیت به مطب دکتر اخوی راد رفتیم و حدودا یک ساعت و نیم منتظر شدیم تا نوبتمون شد آخه وقتمون بین مریض بود... دکتر بعد از معاینه و خوندن شرح حال بقیه مریضی هات متوجه شد که دارو خور نیستی و دارو رو بالا میاری بنابراین مثل سری قبل یک قطره بینی.. اسپری سالبوتامول و یک شربت سفکسیم بهت داد... بعد بنا به درخواست من که میخواستم از سلامتیت با خبر بشم برات آزمایش کامل خون و آزمایش ادرار و مدفوع نوشت و گفت بعد از اینکه حالت خوب شد آزمایش رو انجام بدیم...

 

تبسم و دادا علی منتظر نشستند تا دکتر معاینه شون کنهآرام

 

 

 

حدود دو هفته طول کشید تا حالت کمی روبراه شد بنابراین ساعت ده روز سه شنبه 23 دی ماه به آزمایشگاه بردمت و چون شیرخوار هستی باید چند ساعتی شیر نمیخوردی و ناشتا میبودی.. بنابراین از ساعت 7 صبح بهت شیر ندادم وقتی به آزمایشگاه رسیدیم بهانه میگرفتی و شیر میخواستی... منم مدام راه میبردمت که سرت رو گرم کنم که بهانه شیر رو نگیری.. بالاخره نوبتمون شد ... وارد اتاق شدیم و روی تخت خوابوندمت... آستینت رو بالا زدم ... دو تا از کارکنان آزمایشگاه و خودم بالای سرت بودیم.. من پاهات رو گرفته بودم و یک دستم رو هم روی سینه ات گذاشته بودم و دیگری اون یکی دستت رو گرفته بود و نفر سوم میخواست نمونه بگیره... همین که سوزن رو تو دستت فرو کرد ناله هات به جیغ و گریه تبدیل شد... الهی بگردم که درد میکشیدی و منم با اشکهات اشک میریختم ... اما متاسفانه سر سوزن وارد رگ نشده بود و مسئول نمونه گیری سوزن رو داخل دستت میچرخوند که کلی درد میکشیدی و گریه میکردی اما بالاخره وارد رگ شد و حدود 5 سی سی ازت خون گرفتند... همین که نمونه گیری تموم شد... همونجا روی تخت حدود ده دقیقه بهت شیر دادم اما تمام این ده دقیقه با ناله شیر خوردی... مامانی فدات بشه که این همه درد کشیدی خانم کوچولوغمگین

 

اینم قبل از رفتن به آزمایشگاه

الهی دورت بگردم که نمیدونستی قرار کلی اذیت بشی و درد بکشی

 

 

 

بعد از اتمام کارمون بهم یک کیسه ادراری و دو تا ظرف برای جمع آوری ادرار و مدفوع دادند... من باید ادرار و مدفوع خانم کوچولو رو برای نمونه جمع میکردم... همش چشمم بهش بود تا اینکه بخواد زور بزنه من بتونم مدفوعش رو جمع کنم .. بالاخره بعد از سه روز موفق شدم... تبسم در حال زور زدن بود همون موقع پوشکش رو در آوردم و نمونه رو تو ظرف جمع کردم و به آزمایشگاه بردمخسته

اما نمونه ادرار خیلی سخت بود... یک شب کیسه ادرار گذاشتم اما صبح که پوشکش رو باز کردم دیدم تمام ادرار از بگ بیرون ریخته... به بابا مهدی گفتم چند تا بگ ادراری از داروخونه تهیه کنه.. شب بعد هم مجددا نتونستم ادرارت رو جمع آوری کنم ... اما دیدم اینجوری که نمیشه باید فکری میکردم.. یک روز صبح که علی مهد بود بگ رو بهت وصل کردم و بازت گذاشتم تا وقتی ادرار میکنی ببینم و بتونم نمونه رو جمع کنم که بالاخره موفق شدم...خسته

 

اینم جواب اولین چکاپ یکسالگیت

امیدوارم همیشه سالم و تندرست باشی گلکممحبت

 

 

خدا روشکر نتیجه آزمایشهات خوب بودآرام و فقط کمبود آهن و ویتامین د داشتی که اون هم به خاطر نخوردن و بالا آوردن قطره هاته غمگین

 

پی نوشت: از همه عزیزانی که این پست رو میخونن واقعا معذرت میخوام که اینقدر اسم ادرار و مدفوع آوردمخجالت

 

 

نظرات (21)

عمه فروغ
17 بهمن 93 13:22
آخی عزیزم ان شاا.. همیشه تنت سالم باشه خدا رو شکر که جواب آزمایش ها رضایت بخش بوده
مامانی
پاسخ
ممنونم انشاالله تن همه کوچولوها سالم باشه
خاطره مامی بردیا
17 بهمن 93 15:36
عزیزممممم چقدرناز شدی خاله جون. انشاءاله همیشه سالم و سلامت باشی
مامانی
پاسخ
مهدیه مامان تبسم
17 بهمن 93 15:47
عزیزم وقتی پست رو می خوندم منم گریم گرفت چون اشک ریختن بچه ها خیلی سخته . خداشکر که آزمایش های خانم طلا خوب بوده
مامانی
پاسخ
فدای مهربونیت مهدیه جونم انشاالله خدا تبسمت رو در پناه خودش حفظ کنه
مامان ریحانه
17 بهمن 93 16:28
خدا رو شکر که نتیجه ی آز تبسم جون خوب بوده و انشالله مشکل کم خونیش هم رفع میشه این بوسا واسه تبسم طلا
مامانی
پاسخ
ممنون مهربونم
مامانی
17 بهمن 93 17:24
خاله جووونی ان شاا...که همیشه سالم وتندرست باشی ومریضی هیچ وقت سراغت نیادگلم اگه با تبادل لینک موافق هستید بیاید پیشمون
مامانی
پاسخ
مرسی با افتخار لینک شدید
افسانه
17 بهمن 93 22:56
سلام عزیزم . آخی ! جانم . خیلی سخته که مادر اذیت شدن بچه اش رو ببینه ولی خب واسه سلامتیه خودشونه دیگه . آفرین به دخمل ناز که قهرمانه و همکاری هم کرده با مامانش ایشالله دخمل خوشگلت در سایه پروردگارو کنار پدرو مادرش همیشه تندرست و خندون باشه دخمل نازت رو ببوس
مامانی
پاسخ
چون واسه سلامتیش بود تونستم اذیت شدنش رو تحمل کنم انشاالله تن همه فرشته های کوچک سالم باشه ممنون بابت لطفت
صفورا
18 بهمن 93 7:30
سلام مامانی الهی هیچ مامانی به غم اولاد گرفتار نشه ممنون سر زدید دوست داشتی لینکم کنید خدارا شکر بابت سلامتی تبسم جون ببوسیدش دخملتون را
مامانی
پاسخ
الهی آمین ممنونم با افتخار لینک شدید
بابا و مامان
18 بهمن 93 10:49
سلام عزیزم،ایشالله هیچ وقت تو زندگیتون غم بیماری نبینی گلموهمیشه کنار هم به خوبی وخوشی زندگی کنین
مامانی
پاسخ
ممنون دوست خوبم.. انشاالله بابت دعای خوبت
مامان پارسا
18 بهمن 93 13:03
¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤------------------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ -------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ___¤¤¤¤¤----------------------¤¤¤-¤¤¤-----------------------------¤¤¤ __¤¤¤¤¤--------------سلامي به لطافت عشق--------------------¤¤¤ _ ¤¤¤-----------پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردني است---------- ¤¤¤ ¤¤¤---------------------------------------------------------------------------¤¤¤ ¤¤¤--به نام دوست که زندگي و زيبايي لايق اوست----------------- ¤¤¤ ¤¤¤------بي شک مرگ پايان کبوتر نيست----------------------------- ¤¤¤ ¤¤¤----------در اوج نياز و بي نيازي هيچگاه خدا رو از ياد مبر--------¤¤¤ ¤¤¤--او در همه لحظه ها در کنار توست کافيست صدايش بزني--¤¤¤ _¤¤¤-------------اوست که به هر چيزي حس بودن مي بخشد---¤¤¤ __¤¤¤------------------اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ --------¤¤¤ ____¤¤¤-------------------سکوتم سرشار ز فرياد است--------¤¤¤ ______¤¤¤------------------سرشار ز شکر و سپاس-------¤¤¤ _________¤¤¤------به کلبه تنهاي هام سر بزن-------¤¤¤ _________¤¤¤¤¤¤-----لبت خندون، دلت شاد---¤¤¤¤ _____________¤¤¤---------زندگي به کام------¤¤¤ ________________¤¤¤-دلت سر شار از-¤¤¤ ___________________¤¤عشق به خدا¤¤ ______________________¤¤¤¤¤¤¤ _______________________¤¤¤¤ _______________________ ¤¤ ________مهرت پايدار________¤
مامان آنیسا
18 بهمن 93 15:34
ایشالا که همیشه سالم باشی عزیزم
مامانی
پاسخ
سلامت باشی گلم
مــامـــان نســا
18 بهمن 93 16:33
ایشالله همیشه سالم باشی عزیزم
مامانی
پاسخ
تشکر بانو
مامان مهرناز
18 بهمن 93 22:53
قربونت برم عزیزم خداروشکر که همه چی خوب بوده انشاءاله همیشه سالم و سلامت باشی
مامانی
پاسخ
خدا نکنه مهربونم انشاالله همه همیشه سلامت و در پناه حق باشیم
مامان بردیا اریایی
18 بهمن 93 23:09
ای جونم چه دردی کشیده حالا خداروشکر که سالمه و ایشالله کمبود ویتامین هم درست میشه ببوس گل دختر ناز رو
مامانی
پاسخ
آره خدا رو شکر که مشکلی نبود اما از اینکه ویتامین نمیخوره اذیت میشم
مامانی(برای دخترم زهرا)
19 بهمن 93 6:31
عزیزم انشاا همیشه سلامت باشی تا دیگه این همه خودتو مامانیت اذیت نشین در مورد جمع آوری نمونه ی ادرار منم همیشه همین مشکل رو داشتم اصلا واقعا این کیسه ها تا الان تونستن موثر باشنحالا باز خوبه شما ی راه حل به ذهنتون رسیده من کلا بی خیال آزمایش میشدمو بازم خداروشگر که نتیجه ی آزمایشای خانوم خوشگلمون خوب بوده
مامانی
پاسخ
مرسی خانمی این کیسه ها واسه پسر بچه ها خوب جواب میده اما برای دخترها مناسب نیست هفت جد آدم میاد جلوی چشمش تا بخواد نمونه جمع کنه...
الناز
19 بهمن 93 9:37
سلام مامان تبسم. آخی چه دخمل نازی داری خدا حفظش کنه. ایشالله همیشه سالم و سرزنده باشه. مرسی ک ب وبلاگم سرزدی.
مامانی
پاسخ
ممنون خانمی خواهش
مامان صفا
19 بهمن 93 11:15
اخی عزیزم چقدر اذیت شدی.امیدوارم دیگه هیچ وقت مریض نشی
مامانی
پاسخ
ممنونم انشاالله هیچ بچه ای مریض نشه
مامی پدرام فینگیل
19 بهمن 93 13:13
مامان ندا
19 بهمن 93 14:40
¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤------------------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ -------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ___¤¤¤¤¤----------------------¤¤¤-¤¤¤-----------------------------¤¤¤ __¤¤¤¤¤--------------سلامي به لطافت عشق--------------------¤¤¤ _ ¤¤¤-----------پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردني است---------- ¤¤¤ ¤¤¤---------------------------------------------------------------------------¤¤¤ ¤¤¤--به نام دوست که زندگي و زيبايي لايق اوست----------------- ¤¤¤ ¤¤¤------بي شک مرگ پايان کبوتر نيست----------------------------- ¤¤¤ ¤¤¤----------در اوج نياز و بي نيازي هيچگاه خدا رو از ياد مبر--------¤¤¤ ¤¤¤--او در همه لحظه ها در کنار توست کافيست صدايش بزني--¤¤¤ _¤¤¤-------------اوست که به هر چيزي حس بودن مي بخشد---¤¤¤ __¤¤¤------------------اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ --------¤¤¤ ____¤¤¤-------------------سکوتم سرشار ز فرياد است--------¤¤¤ ______¤¤¤------------------سرشار ز شکر و سپاس-------¤¤¤ _________¤¤¤------به کلبه تنهاي هام سر بزن-------¤¤¤ _________¤¤¤¤¤¤-----لبت خندون، دلت شاد---¤¤¤¤ _____________¤¤¤---------زندگي به کام------¤¤¤ ________________¤¤¤-دلت سر شار از-¤¤¤ ___________________¤¤عشق به خدا¤¤ ______________________¤¤¤¤¤¤¤ _______________________¤¤¤¤ _______________________ ¤¤ ________مهرت پايدار________¤
مينا مامان اميرعلي
19 بهمن 93 15:37
خداروشكر كه چيزي نبوده و خانوم كوچولو ما سالم هستن... واقعا آزمايش اين بچه ها خيلي سخته....
مامانی
پاسخ
اره خدا رو شکر از سخت هم سخت تره
مامان مریم
20 بهمن 93 10:52
خدا حفظتون کنه ... خیلی نازه دخملت
مامانی
پاسخ
مامانی
20 بهمن 93 11:36
خسته نباشی خدا رو شکر که دختر گلت سالمه
مامانی
پاسخ
مرسی بانو