چکاپ یکسالگی
روز ششم دی ماه مستقیما بعد از تولد سارینای عزیز به خاطر سرماخوردگیت به مطب دکتر اخوی راد رفتیم و حدودا یک ساعت و نیم منتظر شدیم تا نوبتمون شد آخه وقتمون بین مریض بود... دکتر بعد از معاینه و خوندن شرح حال بقیه مریضی هات متوجه شد که دارو خور نیستی و دارو رو بالا میاری بنابراین مثل سری قبل یک قطره بینی.. اسپری سالبوتامول و یک شربت سفکسیم بهت داد... بعد بنا به درخواست من که میخواستم از سلامتیت با خبر بشم برات آزمایش کامل خون و آزمایش ادرار و مدفوع نوشت و گفت بعد از اینکه حالت خوب شد آزمایش رو انجام بدیم...
تبسم و دادا علی منتظر نشستند تا دکتر معاینه شون کنه
حدود دو هفته طول کشید تا حالت کمی روبراه شد بنابراین ساعت ده روز سه شنبه 23 دی ماه به آزمایشگاه بردمت و چون شیرخوار هستی باید چند ساعتی شیر نمیخوردی و ناشتا میبودی.. بنابراین از ساعت 7 صبح بهت شیر ندادم وقتی به آزمایشگاه رسیدیم بهانه میگرفتی و شیر میخواستی... منم مدام راه میبردمت که سرت رو گرم کنم که بهانه شیر رو نگیری.. بالاخره نوبتمون شد ... وارد اتاق شدیم و روی تخت خوابوندمت... آستینت رو بالا زدم ... دو تا از کارکنان آزمایشگاه و خودم بالای سرت بودیم.. من پاهات رو گرفته بودم و یک دستم رو هم روی سینه ات گذاشته بودم و دیگری اون یکی دستت رو گرفته بود و نفر سوم میخواست نمونه بگیره... همین که سوزن رو تو دستت فرو کرد ناله هات به جیغ و گریه تبدیل شد... الهی بگردم که درد میکشیدی و منم با اشکهات اشک میریختم ... اما متاسفانه سر سوزن وارد رگ نشده بود و مسئول نمونه گیری سوزن رو داخل دستت میچرخوند که کلی درد میکشیدی و گریه میکردی اما بالاخره وارد رگ شد و حدود 5 سی سی ازت خون گرفتند... همین که نمونه گیری تموم شد... همونجا روی تخت حدود ده دقیقه بهت شیر دادم اما تمام این ده دقیقه با ناله شیر خوردی... مامانی فدات بشه که این همه درد کشیدی خانم کوچولو
اینم قبل از رفتن به آزمایشگاه
الهی دورت بگردم که نمیدونستی قرار کلی اذیت بشی و درد بکشی
بعد از اتمام کارمون بهم یک کیسه ادراری و دو تا ظرف برای جمع آوری ادرار و مدفوع دادند... من باید ادرار و مدفوع خانم کوچولو رو برای نمونه جمع میکردم... همش چشمم بهش بود تا اینکه بخواد زور بزنه من بتونم مدفوعش رو جمع کنم .. بالاخره بعد از سه روز موفق شدم... تبسم در حال زور زدن بود همون موقع پوشکش رو در آوردم و نمونه رو تو ظرف جمع کردم و به آزمایشگاه بردم
اما نمونه ادرار خیلی سخت بود... یک شب کیسه ادرار گذاشتم اما صبح که پوشکش رو باز کردم دیدم تمام ادرار از بگ بیرون ریخته... به بابا مهدی گفتم چند تا بگ ادراری از داروخونه تهیه کنه.. شب بعد هم مجددا نتونستم ادرارت رو جمع آوری کنم ... اما دیدم اینجوری که نمیشه باید فکری میکردم.. یک روز صبح که علی مهد بود بگ رو بهت وصل کردم و بازت گذاشتم تا وقتی ادرار میکنی ببینم و بتونم نمونه رو جمع کنم که بالاخره موفق شدم...
اینم جواب اولین چکاپ یکسالگیت
امیدوارم همیشه سالم و تندرست باشی گلکم
خدا روشکر نتیجه آزمایشهات خوب بود و فقط کمبود آهن و ویتامین د داشتی که اون هم به خاطر نخوردن و بالا آوردن قطره هاته
پی نوشت: از همه عزیزانی که این پست رو میخونن واقعا معذرت میخوام که اینقدر اسم ادرار و مدفوع آوردم