تبسم جونی مامان تبسم جونی مامان ، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

تبسم لبخند زندگیمون

تولد داداش جونی

1393/2/6 8:30
نویسنده : مامانی
645 بازدید
اشتراک گذاری

روز چهار ادیبهشت تولد داداش جونم (علی) بود.. مامانی هم کلی از همسن های من رو برای تولد داداشی دعوت کرده بود.. کلی نینی چهار ماه خوشگل... مامانی چون مرتب کار داشت من در تولد داداشی  همش دست این و اون بودم .. البته خیلی دختر خوبی بودم و تا جایی که تونستم خوابیدم که مامانی به کاراش برسه... منم مثل داداشی لباس زنبوری پوشیده بودم که خاله فروز مهربون برام دوخته بود... خلاصه تولد داداشی خیلی خیلی خوب برگزار شد..

 

خودمم... زنبور کوچولو

 

داداش جونم

 

مهمونهای کوچولوی تولد داداشی

 

 

اینم عکس که همش تو بغل دیگران لالا بودم و نتونستم با دوستام عکس دسته جمعی بگیرمغمگین

 

 


 

پسندها (2)

نظرات (3)

مرجان
26 خرداد 93 14:08
ایشاله همیشه تولد و شادی باشه ، این زنبور کوچولوی ما عسل نیاز نداره چون خودش خیلی شیرینه.
مامانی
پاسخ
فدات مهربونم
مامان ریحانه
28 خرداد 93 9:50
تولدت مبارک داداشی تبسم ماشالله چه ناز خوابیدی
صوفی مامان رادمهر
31 خرداد 93 14:32
جوووووووونمممممم زنبور خوشجلممممممممم ... وایییی دندونامو انقدر فشار دادم به هم درد گرفت سپید