تبسم جونی مامان تبسم جونی مامان ، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

تبسم لبخند زندگیمون

دست نوشته

می نویسم از حضورت می نویسم از روزهایت می نویسم از شیطنت هایت می نویسم از شیرین کاریهایت می نویسم از بهترین روزهای با ما بودنت می نویسم از روزهایی که شادیم رو چندین برابر کردی می نویسم از روزهایی که سخت بودند و نمی خواهم دوباره تکرار شوند   دوست دارم تمام لحظات و خاطراتت رو برایت ثبت کنم تا وقتی بزرگ شدی از خوندنشون لذت ببری و بدونی که چقدر برای ما عزیزی.. چقدر وجودت آرامش بهمون داده... ممنون که هستی..   خاطره 1: یک روز داداش علی تب داشت و برده بودمش داخل دستشویی که پاشویه اش بدم.. وقتی اومدم داخل هال دیدم نیستی.. همه جا دنبالت گشتم.. از این اتاق به اون اتاق.. آشپزخونه و ...
22 آبان 1393

ناخوش احوال

نازگلکم .. عزیزکم حدود دو ماهی میشه که مریضی... اما اصلا نمیدونم چرا اینقدر ناخوش احوالی.. یک روز خوب و بدون مشکل.. یک روز تب... یک روز عطسه های چرکی.. یک روز سرفه های شدیدی که بند نمیاد و پشت سرش استفراغ میکنی.. گاهی هم اینقدر خلط تو گلوت هست که حتی نمی تونی شیر بخوری... در این دو ماه کلا از غذا افتادی و همش امیدت به شیره جانم هست... اصلا وزن اضافه کردی.... چندین و چند بار دکتر بردمت کلی دارو بهت دادند اما شما با خوردن دارو هم مشکل داری و به محض خوردن دارو ، بالا میاری یا دارو رو تف میکنی... خلاصه دفعه آخری که مریض شدی یهو تمام بدنت بیرون ریخت... خیلی ترسیدم.. بردیمت دکتر اخوی راد که به کارش اطمینان داشتم.... به دکتر تمام علایمت رو گفتم و ...
20 آبان 1393
1362 13 11 ادامه مطلب

اولین محرم نازدونه

ديباچه ي عشق و عاشقي باز شود دلها همه آماده ي پرواز شود با بوي محرم الحرام تو حسين ايام عزا و غصه آغاز شود نازدونه من امسال اولین سالی هست که در محرم و عزای حسینی حضور داری... پارسال دقیقا این زمان، روزهای آخر بارداریم بود ولی با این حال دلم نمیومد مجالس عزای حسین نرم.. حتی راههای دور.. حتی مجالسی که کلی پله داشتند میرفتم.. که بعضی از خانمها به شوخی میگفتند تو آخر در راه این مجالس زایمان میکنی.. و اما امسال با خودت و داداش علی به این مجالس میرفتیم... هر چند که با رفتن دو تا بچه خیلی سخته اما خدا کمک میکنه.. گاهی خیلی دخمل خوبی هستی و تا آخر مجلس با خودت بازی میکنی و میخوابی اما گاهی هم وروجک میشی و میخوای از همه جا سر د...
17 آبان 1393