تبسم جونی مامان تبسم جونی مامان ، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

تبسم لبخند زندگیمون

نی نی پارتی 1

1392/12/24 16:16
نویسنده : مامانی
1,365 بازدید
اشتراک گذاری

روز سه شنیه مورخ 29 بهمن ماه 92 به مهمونی کوچولوها به میزبانی سمیه جون و آریو جون دعوت شده بودیم.. ساعت حدود 3 و نیم بعد از ظهر بود که به منزلشون رسیدیم...چون تنهایی سختم بود با دو تا وروجک برم.. خاله فروز مهربون برای کمک باهامون امدلبخند...

وقتی به منزل سمیه جون رسیدیم کلی نی نی ناز دو ماه اونجا بودند... خیلی خیلی خوش گذشتلبخند..

یکی از نی نی ها گریه میکرد.. دیگری پی پی میکرد.. دیگری شیر میخواست... دیگری بالا می اورد... کلی صحنه خنده دار اتفاق افتادنیشخند... روز خیلی خوبی بود... به ما که کلی خوش گذشت...

سمیه جون بابت مهمون نوازی و پذیراییت واقعا ممنونماچ

 

دخملی اماده رفتن به مهمونی

 

تبسم 3

 

سوفیا سادات و تبسم

 

تبسم 4

 

تبسم مقل همیشه دمر لالا کرده..خخنیشخند

 

تبسم 5

 

 

تبسم میون این همه آقا کوچولو

آقا پرهام فقط بیداره... چون از همه بزرگتر و مواظبشونهچشمک

تبسم 6

 

همه نی نی ها..

 

تبسم 7

 

تبسم جونی لالا کردهقلب

 

تبسم 8

 

مامانا و نی نی ها

 

تبسم 9

 

پسندها (2)

نظرات (4)

آتى
24 اسفند 92 17:30
واى عجب مهمونى بود نينى پارتى خيلى خوش گذشت و خاطره جالبى شد ايشالا جشن دانشگاه رفتنشونو بگيريم باهم
مامانی
پاسخ
انشاالله
مرجان
25 اسفند 92 7:57
عکس دسته جمعی نی نی ها خیلی باحاله.... به مرور توی عکس ها یکی از جورابای تبسم هم نابود شده ها .... ماشاله روز به روز تپل تر و ماه تر میشه قربونش برم. سپیده جون خودت هم انگاری خوب لاغر کردیا.
مامانی
پاسخ
ههه اره جورابش از پاش در امده ب.د خودم هم ی کوچولو لاغر شدم اما هنوز جا دارم
معصـومـﮧ
27 اسفند 92 23:22
میگمااااااااا این دمر خوابیدنش به من رفته بچلوووووووونش
خاطره مامان بردیا
6 فروردین 93 14:05
هی وای من چقدر نی نی خوردنی اینجاست