تبسم و علی در لباس مامان
یک روز قبل از اینکه ازدواج کنم مامان پروین از تو کمد لباسها یک لباس آبی بچه گانه در آورد و گفت این مال خودته و من نگهش داشتم امیدوارم روزی تن نینیت ببینم و اون سالها به سرعت سپری شد در حالیکه..
این لباس رو یک بار در آبان 90 تن پسمل کوچولوم کردم و یکبار هم در خرداد 93 تن دخمل نازم کردم
خیلی خاطرات گذشته شیرین و دلچسبه... چقدر علاقه و عشق میخواد که یک مادر لباس بچه اش رو نگه داره واسه نوه اش.. چقدر آدمی ذوق میکنه وقتی میبینه که مادرش به چه عشقی خاطرات گذشته رو با چندین تیکه لباس یادآوری میکنه
مامان پروین جون همیشه عاشقتم مهربونم
علی آبان 90
مامان سپیده فروردین 65
تبسم خرداد 93
عاشقتونممممممممم جوجه های خوشگلمممممممم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی