یک سالگی ماه مامان
در اولین روزهای زمستانی بود که چشمهای قشنگت رو برای دیدن همه قشنگی های دنیا باز کردی دوم دیماه روز بیاد ماندنی و پر خاطره ایست که هیچگاه از ذهن من مادر فراموش نمیشه و بی شک همیشه و همه سال در این روز به خاطر زمینی شدنت خوشحالم
دارم میشم یک ساله......................وای که چه کیفی داره
راه میرم و میخندم...........................راستی که مثل قندم
قربون خنده قشنگت بشم
دخترم! یک بهار، یک تابستان، یک پاییز و یک زمستان را دیدی! از این پس همه چیز جهان تکراریست جز مهربانی..
تبسمم... قندکم ...
یک سالکیت مبارک
پی نوشت: امسال به خاطر بعضی مسایل از جمله موافق نبودن بابا مهدی و عدم تامین هزینه تولدت جشنی برات نگرفتیم.. هر چند که اصلا دلم نمیخواست تفاوتی بین دخترم و پسرم قایل بشم اما دست من نبود عزیز دلم.. انشاالله سالهای دیگه اگه بتونم و اختیاری داشته باشم حتما بهترین جشن رو برات میگیرم.. دوست دارم بهترینم
کادوهای تولدت:
بابا مهدی: دو تا النگو خوشگل
بابا حسین: بیست هزار تومان + توپ موزیکال خوشگل
مامان پروین: تراول پنجاه هزار تومانی
خاله فروز: بافتن دو دست پیراهن خوشگل و کلاه